شخص بزرگی در مجلسی سخنرانی میکرد، او یک لطیفه تعریف کرد، بار اول همه خندیدند، و بعد از کمی سخنرانی دوباره لطیفه را تعریف کرد، این بار تعداد کمتری خندیدند، و سخنرانی را ادامه داد و کمی بعد همان لطیفه را تکرار کرد، ولی این بار کسی نخندید!
او گفت که ای کاش همان طور که یک لطیفه بعد از چند بار تکرار برایتان خنده دار نیست، با ناراحتی ها و مشکلات زندگی چنین بودید!